آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

ساختار آموزش در دوره قاجار به صورت سنتی و براساس نوعی قرایت از اصول مذهبی بود. سه مؤلفه اساسی روند تغییر در ساختار آموزشی در حوزه جنسیت زنانه را رقم زد: الف) توجه دانش آموختگان اروپایی و روشنفکران دو دهه واپسین سلطنت ناصری به مسیله «آموزش» زنان؛ ب) تأسیس مدارس دخترانه توسط میسیونرهای مذهبی آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در ایران؛ ج) طرح مفهوم برابری در انقلاب مشروطیت. واقعیت امر این است که توانمندسازی زنان یکی از دغدغه ها و کنش های اصلی روشنفکران مشروطه خواه بود؛ از آنجایی که روابط اجتماعی دوره قاجار اجازه طرح مسیله برابری در حوزه زنان را نمی داد، اندیشیدن و کاربست مفاهیم دینی و اجتماعی در حوزه های آموزشی و بهداشتی می توانست تغییرات اولیه را در نگاه به مسیله جنسیت زنانه به وجود آورد. بنابراین توجه به بهبود موقعیت اجتماعی زن ایرانی و نفع همگانی حاصل از آن، به صورت دغدغه اصلی مشروطه خواهان در حوزه زنان درآمد. با این حال، تغییر در سنت های اجتماعی، باعث واکنش شدید حامیان گفتمان سنتی بر سر موضوع آموزش زنان و تاسیس مدارس دخترانه شد؛ بر همین مبنا کشمکش های بسیاری صورت گرفت که در محافل گوناگون نظیر مجلس، دولت، انجمن های شهری، جراید و غیره تبلور یافت. در واقع طرح مفاهیم اصلی مشروطیت نظیر آزادی، قانون و برابری، که به نوعی با مسیله زنان نیز پیوند یافت، نقطه کانونی تعارض بین گفتمان های سنت و تجدد قرار گرفت.

تبلیغات