آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

گنبد طلا. این تصویر نه یک شکل و نه حتی یک نماد است؛ یک متن است. سرشار از پیام ها و رمزهایی که برای عامه ایرانیان حکایت ها دارد. لازم نبوده درس معماری خوانده باشی یا نشانه شناسی بدانی تا بتوانی این متن رمز آلود را برپا کنی. گنبد هدایت کننده به مکان و «جایی» مقدس است. بر بلندای مرکزی ترین اندام معماری قرار می گیرد تا هویت، سر، مرکز و قلب مجموعه را به همگان نشان دهد. مرکز ثقل معنایی مجموعه، ممکن است در وسط جغرافیای آن نباشد، اما گنبد دلالت بر آن دارد که این «جا» قلب است. پس از آن مناره ها به کار می آیند تا خبر از رخدادی در مکان بدهند. در «اینجا» خبری هست. دو مناره از دوردست ها فریاد می آورند که آن «جا»، اینجاست و رهگذران را به آن راهنمایی می کنند. رنگ طلا خبراز امر قدسی می دهد. هر آنچه که طلایی است، نشانی از شرافت و قداست دارد. قرارگیری این سه عنصر در کنار صندوق نذورات و خیرات از سنتی در فرهنگ اسلامی ایران حکایت می کند که در  دوره هایی از تاریخ، منشأ ایجاد زیرساخت های بزرگ اقتصادی و مجموعه های علمی و اقتصادی بوده است. اگر امروز جمع آوری صدقات خرد برای دفع بلاهای شخصی به کار می آید، زمانی از برجسته ترین شیوه های مالکیت غیر خصوصی و متکی بر منافع عام و اجتماعی بوده است. وقف و نذر، انواعی از مالکیت و مشارکت اجتماعی را تعریف می کنند که جایگاه امروزشان تناسبی با فلسفه و ظرفیت های نهفته در آنها ندارد، این متنها اگر در دنیای نخبگان امروز مغفول افتاده، آنقدر ناشناخته مانده اند که متن پیچیده آنها را نمی توان با تفسیر این صندوق مزین شده به گنبدهای آلومینیومی آنودایز شده، فهم کرد. اما می توان گفت که فرهنگ عامه، اگر چه سنت وقف نذر را در شأن گذشته آنها نمی شناسد، اما از جایگاه و مرتبه آن، چنان با خبر است که با این نمادسازی عامیانه، همچنان از حقیقتی بزرگ خبر می دهد؛ بی آنکه بتواند شناختی جزئی و تفصیلی از آن به دست دهد. این جلوه از منظر ایرانی از بقایای سنتی عمیق در عرصه زندگی اجتماعی-اقتصادی گذشته ایران خبر می دهد که با کمک نمادهایی از معماری و هنر سرزمینی آنها روایت شده است.

تبلیغات