چکیده

مقاله حاضر سعی دارد با بررسی شیوه تدوین و مطالب دستورزبان هایی که پژوهش گران و اساتید ایرانی در فاصله سال های 1357 تا کنون به زبان فارسی برای زبان های انگلیسی، آلمانی، فرانسه، اسپانیایی، ایتالیایی و ترکی استانبولی نگاشته اند، پدیده دستورنویسی برای این زبان ها را با دیدی انتقادی مورد پژوهش قرار دهد. در مجموع 347 مورد به عنوان نمونه ها (داده ها)ی مقاله حاضر انتخاب شدند و از میان این موارد تعداد 100 مورد به صورت تصادفی انتخاب شده و پس از تهیه کتاب های موردنظر، نحوه تدوین مطالب، نقاط قوت و کاستی های آن ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از این است که دستورزبان های نگاشته شده دارای نقاط ضعف بنیادین و اساسی بوده و به هیچ وجه نتوانسته اند جایگزین متون درسی اصلی این زبان ها شوند؛ هرچند برای طیف خاصی از مخاطبان همیشه جذابیت داشته اند. از سوی دیگر، کتاب های حاضر بیشتر جنبه های اقتصادی را لحاظ کرده و عمدتاً نیازهای بازار را مدنظر دارند و از این رو، هیچ اقبالی در آموزشگاه های زبان و دانشگاه های داخل کشور به چنین کتاب هایی نشان داده نمی شود. دوازده مورد از کاستی های این نوع دستورزبان ها و چهار مورد از مزیت های آن ها به طور مفصل در متن مقاله توضیح داده شده اند.

تبلیغات