آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

تاریخ نگاری رنسانس، همانند سایر وجوه این نهضت فرهنگی و ادبی، در پی احیای فرهنگ و تمدن یونان و روم باستان بود. از زمان جنگ های ایران و یونان، بربرخواندن غیریونانی ها متوجه ایرانی ها شد و در هویت سازی تاریخی آنها، به ابداع مفهوم «دیگری» انجامید. این در حالی است که تفکر فلسفی یونانی ها، ایرانی ها را صاحبان خِرد و حکمت دانسته و شیوه حکومت داری آنها را ستوده بود. تاریخ نگری و تاریخ نگاری رنسانس در وجوه مختلف، از اندیﺸه یونانی و رومی ﺗﺄثیر پذیرفت؛ اما در ارتباط با موضوع و جایگاه ایران در تاریخ باستان و دوره معاصر، از مکتب فلسفی سقراط و شاگردانش پیروی کرد. ترﺟﻤه کوروپدیا اثر گزنفون به جای تواریخ هرودوت، در این زمینه تأثیرگذار بود. علاوه براین، ازیک سو گرایش تاریخ نگاری رنسانس به تاریخ سیاسی و تاریخ ملی و ازسوی دیگر تحولات سیاسی در آسیای غربی، ازجمله فرمانروایی تیمور و اوزون حسن آق قویونلو بر ایران، در تحول رویکرد تاریخ نگاری رنسانس به ایرانی ها تأثیر بسزایی داشت. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی در صدد است چرایی و چگونگی «تداوم» و «تحول» در اندیﺸه تاریخی رنسانس را در مقایسه با دوران پیش از آن، در ارتباط با جایگاه تاریخ و تمدن ایران بررسی کند.

تبلیغات