چکیده

جهانی شدن، به منزله محصول دگرگونی ها و پیشرفت شگفت انگیز بشر در عرصه علم و فناوری در قرون متأخّر تاکنون تأثیرات آشکار و پنهان بسیاری بر همه عرصه های حیات انسانی گذارده و روابط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی میان کشورها و ملت ها را تحت الشعاع خود قرار داده است. با در نظر گرفتن خاستگاه این پدیده جهانی، یعنی دنیای غرب که پیشینه چندان قابل دفاعی در عرصه سیاست های بین المللی، به ویژه در یکصد سال اخیر در مواجهه با کشورهای پیرامونی و در حال توسعه نداشته است و نیز کوشش هایی که هم اکنون در غالب این کشورها در زمینه چیرگی بر دیگر قلمروهای سیاسی و فرهنگی جهان انجام می پذیرد، لازم است با دقت و تأملّی فوق العاده به مطالعه و ارزیابی جنبه های گوناگون این پدیده نوظهور جهانی به مثابه یک مسأله مهم و ناگزیر بشری در عصر حاضر پرداخت؛ پدیده ای که با توجه به ویژگی های منحصر به فردش هم فرصت هایی را برای بشر به ارمغان آورده و هم تهدیدهایی را متوجه آن کرده است. قطعاً آگاهی از این فرصت ها و تهدیدهای بالقوه در چگونگی روبرو شدن با این واقعیت دنیای پسامدرن بسیار تعیین کننده است. مقاله ی حاضر با توجه به این رویکرد، در پی تبیین ابعاد گوناگون جهانی شدن و نسبت آن با قلمروهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جوامع مختلف، به ویژه «هویت ملی» آنهاست تا از این رهگذر بتواند راهکارهایی برای استفاده مطلوب از امکانات و ظرفیت های تازه به وجود آمده در جهت تقویت هویت ملی و پیوند آن با جهان خارج ارائه کند.

تبلیغات