آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

بدون تردید، یکی از دغدغه های اساسی ابن سینا در الهیات بالمعنی الاخص، همان تبیین نظام مند علم واجب تعالی بود. او درصدد ارائه طرحی بود که بدون خدشه به بساطت ذات واجب تعالی، علم مطلق او را هم تبیین کند؛ علمی که در عین جامعیت، از غبار تغییر نیز در امان باشد. شیخ الرئیس برای دستیابی به این هدف، نظریه «صور ارتسامی» را مطرح کرد. این «صور» از منظر ابن سینا، از تعقل ذات واجب تعالی برخاسته و لوازم ذات و اسباب موجودات عینی محسوب می شوند و علم واجب تعالی به موجودات از طریق علم به آن صور حاصل می شود. شالوده اصلی این رأی، همان رابطه سببیت و مسببیت میان صور مذکور و موجودات عینی است. اگرچه این رابطه، هم در آثار ابن سینا منعکس شده است و هم در تفاسیر شارحان و منقدان نظر شیخ، ولی همین نکته در ماجرای آفرینش موجودات کثیر به کلی نادیده گرفته شده است و ابن سینا هیچ اشاره ای به نقش و سهم صور ارتسامی در آفرینش عقل نخست و عقول و افلاک نمی کند و به صراحت می گوید که عقل نخست بی واسطه از واجب تعالی صادر می شود و عقول و افلاک و متغیرات نیز از هم دیگر صادر می شوند؛ بنابراین، در بحث علم واجب تعالی، از سببیت صور مرتسمه بر موجودات سخن گفته شده است و در هنگام تشریح نحوه صدور موجودات از واجب الوجود بسیط، از نقش صور ارتسامی در آفرینش موجودات سخنی به میان نیامده است و همین امر، ناسازگاری موجود در این طرح را به ذهن متبادر می کند.

تبلیغات