آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

در سنت یهودی باور به برگزیدگی قوم اسرائیل، یک باور اساسی است که در دوره های مختلف فکری-دینی با تأملات متفاوتی مواجه شده است. در دوره انبیا تا دوره کتب بین العهدین، بیشتر با توصیه اخلاقی به توبه از خودبرتربینی و گناهان ناشی از این ویژگی قوم اسرائیل و نیز با شکل گیری مفهوم «بقیه قوم» و «درستکاران» مواجهیم. از دوران ظهور مسیحیت تا قرون وسطی، مباحث الهیاتی مربوط به مصداق واقعی «قوم برگزیده» و دلایل (درون دینیِ) برگزیدگی، برجستگی می یابند. دیدگاه قبالایی ناظر به رسالت کیهانیِ قومِ در تبعید اسرائیل برای نجات جهان و انسان، نقطه عطفی در چرخش رویکرد به مسأله برگزیدگی این قوم به شمار می آید. در دوران مدرن، پرسش ها و تأملات عقلانی تر، و لذا برون دینی تر، راجع به اصل این آموزه بروز می کند که پاسخ ها از انکار برگزیدگی تا توجیهات به ظاهر عقل پسندتر را شامل می شود. روشنفکران سکولار در پی نفی این آموزه و دینداران تکثرگرا درصدد توجیه عقلانی آن اند. نتیجة این تلاش ها هم ایمانی بسیار متفاوت از مفهوم عهد عتیقی آن است: با تحول در تأملات مربوط به قوم برگزیده، معنای برگزیدگی و قوم برگزیده نیز دچار تغییر می شود.

تبلیغات