آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

تصنیف زیباترین و عالی ترین تجلی گاه پیوند و قرابت شعر و موسیقی است. دوره مشروطیت، عصر تکامل و تعالی واقعی ژانر تصنیف است که با ظهور عارف قزوینی سرآغازی نوین می یابد. در این میان ملک الشعراء بهار همزمان با عارف با کوله باری از اندوخته های ادبی و علمی پا به عرصه تصنیف سرایی می گذارد. در این پژوهش ضمن معرفی تصنیف به عنوان یک «ژانر ادبی» به بررسی و تحلیل ساختاری تصنیف های بهار پرداخته شده است و فرم بیرونی تصنیف ها و شاخصه های اصلی آن نظیر وزن، قالب، درهم آیی و گره خوردگی این دو مقوله و ساختارشکنی های دیگر آن مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش نشان می دهد که «ملودی» و «ریتم» نقش تعیین کننده ای در ساختار بیرونی تصنیف دارند و با غلبه و احاطة کامل بر پیکرة آن، ساختار و فرم بیرونی تصنیف را از شکل سنتی شعر و قوالب پذیرفته شده خارج می کند و آن را هم سو و همراه با «ریتم» و «نظام موسیقایی» تصنیف قرار می دهد. به کارگیری چند وزن عروضی در یک تصنیف، تغییر وزن کلام متناسب با تغییر ریتم، به کارگیری اوزان نادر و بی سابقة عروضی و کاربرد قالب های شعری ابداعی، تماماً حاصل همین نگرش و غلبه ریتم و ملودی بر کلام است.

تبلیغات