آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

مخاطبان آثار معماری اسلامی به واسطه حضور در این مکان ها به کیفیتی اذعان می کنند که بی گمان عمق وجود آن ها را نشانه رفته است. اما اگر این تجربه عمیق درونی را که مختص بناهای اسلامی نیز نیست و در اغلب بناهای فرهنگ های سنتی یافت می شود، با نظریه پردازی های رایج در باب فهم معماری مقایسه نماییم کمتر سنخیتی پیدا می کنیم. بر این مبنا اهتمام این مقاله بر آن است که با استعانت از پشتوانه غنی عرفان اسلامی، نکات و ابهاماتی را که درباره مسئله کیفیت وجود دارد، تا حدی روشن نموده و نتایج آن را در حد بضاعت خود، در حوزه معماری جاری سازد. در این راستا با ابتنای بر آنچه از قلمرو اندیشه عارفان اسلامی مستفاد می شود، می توان گفت که یک اثر معماری نیز همچون کلیت پدیده های عالم اعم از مصنوع و طبیعی، زنده و ذومراتب بوده و بسطی طولی در نظام هستی دارد: از مرتبه ماهوی یا باطنی تا نمود بیرونی یا ظاهری. اما مبتنی بر قاعده سلسله مراتب وجودی در پدیده ها، زندگی ذاتی مکان های مختلف نسبی است. در این میان کیفیت و کمیت یک مکان نیز دو مؤلفه اساسی و تعین بخش مرتبه ظاهری آن هستند که میزان هستی ذاتی یک مکان، به آن ها نیز سریان پیدا می کند. نکته مهم تر آنکه در فهم عرفانی از میان دو وجه ظاهری مکان، کیفیات آن تقدم وجودی، مرتبه ای و معرفتی نسبت به کمیت آن داشته و در واقع نسبتی طولی با ذات مکان دارند. پس می توان استنباط نمود تأثیرگذاری عمیقی که به واسطه حضور در آثار معماری اسلامی رخ می دهد، در وهله اول به مناسبت ذات زنده این مکان هاست؛ که این میزان از زندگی از مجرای کیفیات چندسطحی مکان ها از سوی مخاطبان آن ها دریافت می شود.

متن

تبلیغات