آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

بدرالدین ابن جماعه (639-733 ه.ق) قاضی القضات دمشق و قاهره، در روزگاری می زیست که مغولان به سرزمین های اسلامی حمله کردند و خلافت عباسیان را در بغداد منقرض نمودند. این رویداد، نگرانی شدیدی در میان فقیهان و اندیشمندان مسلمان ایجاد نمود. نخستین بار بود که غیرمسلمانان بر بخش وسیعی از سرزمین های اسلامی سلطه می یافتند. در این شرایط، طبیعی بود که طرفداران نهاد خلافت، دربارة نظریة نظام سیاسی در اسلام به تمهیدات جدیدی البته در چهارچوب اندیشة دینی بپردازند تا به این ترتیب بتوانند برای اوضاع سیاسی تازه، توجیه شرعی پیدا کنند. اندیشمندان سنّیِ طرفدار نهاد خلافت، درصدد برآمدند تا به توجیه نظری و شرعی از وضعیت موجود نظام سیاسی بپردازند. پژوهش حاضر سعی دارد اصول اندیشه ها و نظریّات سیاسی ابن جماعه را به شیوه توصیفی تحلیلی تا حدّ امکان وضوح ببخشد. این مقاله نشان می دهد که تحولات سیاسی و اجتماعی عصری که ابن جماعه در آن زندگی می کرد، محرّک و انگیزه ای بود تا وی را به سوی طرح دیدگاه های سیاسی اش سوق دهد و با وجود این که نهاد خلافت اسلامی عملاً از میان رفته بود، باز به مسئلة خلافت اسلامی توجه کند و در این باره به ارائة نظرات و اندیشه های خود بپردازد.

تبلیغات