آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

نشانه شناسی نوین با رویکردی پدیدارشناختی، بیشتر به مطالعة فرآیندهای آفرینش معنا، در قالبی فراتر از نظام های دلالی پرداخته و به نقش توانش ادراکی-حسی سوژه هایی تن دار در فرآیند آفرینش معنا تاکید دارد. ما نیز در این مقاله به سبکِ «پژوهش های میان رشته ای» و با چارچوبِ نظری «تئوری پیچیدگی» نشان داده ایم که چگونه الگوهای آفرینش معنا در خلال کنش متقابل و «هم حضوری» تن-سوژه ها در نظام معنایی تطبیق، مشابه رفتار و اندرکنش سیستم های پیچیدة تکاملی، تابع ویژگی های رفتاری آشوبناک بر طبق «نظریه آشوب» می باشد. پیامد این پژوهش نه فقط جستاری بر وجود انطباقِ الگوها بین دو حوزة نظری، بلکه ارایه پشتوانه ای علمی با رویکردی میان رشته ای بر وجود الگوهایی در فرآیندِ آفرینش معنا است که پیش تر، برخی ویژگی های آن ها هم در نظام معنایی تطبیق و هم نظام های زبانی به شکلی تجربی یا نظری بررسی شده اند. به طور کل، نظام های دلالت معنایی از جمله «زبان»، وجودی مستقل از سوژة انسانی ندارند، به این تعبیر که آن ها زاییده فعل و انفعالات بیوشیمیایی و عصب شناختیِ ارگانیسمی زنده(سیستمی پیچیده) به نام ""انسان"" هستند و انتظار می رود این سیستم های نشانه شناختی نیز مانند سیستمی پیچیده رفتارهای بر پایه الگوهای «نظریه آشوب» از خود نمایان سازند. همچنین کارایی دیگر این انطباق، جدای از ارایه پشتوانه ای علمی به مشاهداتی تجربی یا نظری، این است که وجود مفاهیمی چون «ناامنی»، «ریسک و خطر»، «سرایت حسی» و «حساسیت ادراکی» را در فرایند تولید معنا در نظام تطبیق بر اساس وجود الگوهای نظریه آشوب توضیح داده و در عین حال برخی از ویژگی های مهم معنای تولید شده را هم در نظام های زبانی و هم پیشازبانی تطبیق شرح می دهد. شایان ذکر است که در این بحث روش پژوهش ما به شیوه تحلیلی توصیفی می باشد.

تبلیغات