آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

پرسش اساسی مقاله حاضر آن است که چرا در متون تغزّلی و یا در متون عارفانه بهره مند از نمادپردازیهای ادبِ عاشقانه، گاهی با مضامین مبتنی بر ترک ادب شرعی روبروییم؟ منشاء پیدایش اینگونه مضامین چیست؟ و آیا می توان چگونگی شکل گیری اینگونه مضامین در ذهن هنرمند را توضیح داد؟ خاصه در سروده هایی تغزلی که توانش تفسیر و تأویل به مضامین عارفانه را نیز دارند گاهی با مضامینی روبروییم که در آن ها دلدار جایگاهی فرا انسانی و خداگونه یافته است و در بدو امر می توانند خارج از دایره ادب شرعی ادراک و دریافت شوند. در این مقاله، نخست به مفهوم «ترک ادب شرعی» پرداخته و پس از تعریف آن، با ذکر نمونه هایی از متون منظوم پارسی، از متون آغازین شعر کهن گرفته تا متون معاصر، تقسیم بندی ای دهگانه از زمینه های شکل گیری آن ارائه خواهد شد. چنانکه به تفصیل گفته خواهد شد، در سبک عراقی، که توأمان از درونمایه های عاشقانه و عارفانه بهره می برد، یکی از پرجلوه ترین فضاهای بروز ترک ادب شرعی ظاهری، «مضامین تغزّلی» است. و اما در بخش اصلی این نگاشته، با نگاهی به سروده-هایی از سعدی، و نیز ابیاتی منسوب به قیس بن مُلَوَّح (مجنون عامری)-که به عقیده نگارندگان، سعدی در برخی مضامین از وی متأثر بوده است- این مسأله واکاویده و رابطه مضامینی که بنا به ظاهر ممکن است برخی حکم به خروج آنها از دایره ادب شرعی کنند با مقوله «خیال» تبیین شده و منشاء پیدایش و چگونگی شکل گیری اینگونه مضامین در ذهن هنرمند، با یاری گرفتن از توصیف خاص ابن عربی از «خیال» و عشق عارفانه توضیح داده خواهد شد.

تبلیغات