آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱

چکیده

مقاله ی حاضر به ارزیابی رویکردهای جامعه شناختی در باره ی تفاوت های جنسیتی در شکل گیری و تشدید افسردگی مردان و زنان و آثار آن در نهاد خانواده می پردازد. پرسش آن است که ""نقش های جنسیتی"" چگونه و با چه سازوکاری می توانند منجر به بروز میزان های متفاوتی از افسردگی در بین مردان و زنان متأهل شوند؟ به این منظور، با تلفیق نظریه های ""نقش""، ""قدرت و جنسیت"" و ""خودخاموشی"" مدل نظری تحقیق تدوین شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر که به روش پیمایش انجام شده است، زنان و مردان متاهل 20 تا 45 ساله ساکن شهر تهران هستند که با استفاده از روش «نمونه گیری تصادفی خوشه ای» ساده، تعداد 720 نفر از آنان، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه خوداجراء بوده است و داده ها، پس از کدگذاری و استخراج به وسیله نرم افزار SPSS با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که در مجموع، میزان افسردگی بر اساس ""نقش های جنسیتی زنانه و مردانه"" متفاوت است؛ بدین معنی که ""نقش های جنسیتی زنانه ی غالب""، افراد را مستعد افسردگی می کند، در حالی که نقش های ""جنسیتی مردانه ی غالب""، مانند سپری در مقابل افسردگی عمل می کند. هم چنین یافته ها نشان می دهد که بین میزان خودخاموشی و میزان افسردگی، رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد.

تبلیغات