آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

وضعیت ملالت آور و کسالت بار مدارس، سیاست گذاری برای افزایش شادی و نشاط را ناگزیر کرده است. موفقیت این سیاست ها، پیش از همه در گرو وجود معنایی روشن و فهمی مشترک از شادی است. این مقاله با تکیه بر ابهام موجود در این حوزه، استخراج «معنا/ معانی حاکم بر مفهوم شادی در ساختار معنایی حاکم بر آموزش و پرورش» را موضوع اصلی کار خود قرار داده است. برای پرداختن به این موضوع از مبانی نظری لاکلائو و موف بهره بردیم و ساختار معنایی حاکم بر نظام آموزشی را گفتمانی در نظر گرفتیم که در آن معنای هر نشانه از نسبتش با دیگر نشانه ها، به ویژه نقاط مرکزی به دست می آید. با استفاده از اسناد سازمانی موجود و مصاحبه های نیم ساخت یافته، به گردآوری داده ها پرداختیم. تحلیل محتوای کیفی داده ها، سه معنا از شادی را پیش روی ما قرار داد؛ علاوه بر معنای مسلط و اصلی که شادی را یکی از عواطف بشری تعریف می کند و معتقد است شادی می تواند وسیله ای برای نیل به کمال یا مانعی بر سر راه آن باشد، با دو معنای موقت نیز مواجه هستیم که یکی ناظر به تحرک و فعالیت های جسمانی و دیگری ناظر بر ویژگی های مکانی مدرسه است. هر سه معنا موقت و ناپایدارند. نتیجه آنکه، ساختار معنایی یکسانی در سپهر دستگاه آموزش و پرورش ایران از شادی تثبیت نشده است. گویا معانی متکثری در کشمکش با یکدیگر حیات روزمره دانش آموزان را پر کرده است.

تبلیغات