آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

میرزادة عشقی یکی از چهره های برجستة ادب پایداری در دوران اختناق رضاخانی و حاکمیت پهلوی به شمار می آید. ارزش اشعار میرزادة عشقی، پیش از آنکه مدیون جنبة ادبی – هنری باشد، به بُعد سیاسی- اجتماعی و وطنی آنها بر می گردد. این شاعر نو گرا که در جوانی جان فدای آزادی کرد، شعر را چون سلاحی برای مبارزه در دست گرفت. روحیة انقلابی، روزنامه نگاری، مقاله نویسی، اشعار تند و صریح عشقی، وی را یکی از چهره های مؤثر ادب پایداری در دورة مشروطه معرّفی کرده است. او که از تباهی وضع موجود رنج می برد، دیدگاه انقلابی و ایده آلیستی خود را به آینده ای معطوف می کند که در آن زر و سیم زوال یافته و دولت به دست رنجبر داده شده است. او دیدگاهی انقلابی و ایده آل طلب دارد که جنبه ای از رمانتیسم است و در برخی موارد به آنارشیسم کشیده می شود. در این مقاله پس از آوردن پیشینه ای در باب ادب پایداری و چگونگی آن در دورة مشروطه با بررسی دیوان اشعار و مقالات عشقی و واکاوی شاخصه های ادب پایداری در آنها، به تبیین شاخصه های برجسته ادب پایداری و موارد گفته شده در اشعار وی پرداخته شده است.

تبلیغات