آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

در این پژوهش تلاش برآنست تا سازوکار دریافت زاویه دید در حوزه داستان و نمایش بررسی شود. برای این منظور دو نمونه داستانی («حلزون شکن عدن» از شهریار مندنی پور) و نمایشی («سپنج رنج شکنج» از محمود استادمحمد) بررسی می شوند. وجه اشتراک نمونه های برگزیده در این است که زاویه دید شخصیت های غایب در هردو اثر، از خلال اظهارات افراد حاضر در جهان داستانی و نمایشی خلق می شود. برای درک این فرایند، تلفیقی از رویکرد زبان شناختی دانیل مک اینتایر مبنی بر رهیافت «انتقال اشاره» و آراء ماری لار رایان پیرامون «جهان های ممکن» به عنوان چارچوب نظری پژوهش اتخاذ شده اند. مسئله اصلی این پژوهش کشف قابلیت های روایت شناسانه زاویه دید در فضاهای داستانی یا نمایشی بیرون از قاب اصلی ماجراست؛ به این معنا، هدف اساسی مقاله حاضر ارزیابی روند خلق یا بازتولید زاویه دید اشخاص غایب در صحنه وقوع ماجراست. داده های این پژوهش براساس شاخص های روایت شناختی مک اینتایر و رایان تحلیل می شوند؛ بنابراین، نمونه ها با انتخاب روش پژوهش تحلیلی توصیفی بررسی می شوند. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که به رغم تمایزات ماهوی جهان داستانی و نمایشی، اشخاص اصلی ماجرا اغلب به کمک نشان گرهای زبان شناختی که در روند مکالمه مؤثرند، فرصت می یابند تا با گسترش دامنه دلالت های کلامی و عمق میدان دید روایی، زاویه دید شخصیت های غایب ازصحنه را هدایت کنند و برنحوه ادراک تماشاگر فرضی (خواننده) اثرگذار باشند.

تبلیغات