آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

عارضه سربهجلو از شایعترین انحرافات وضعیتی و عامل درصد بالایی از دردهای مکانیکی ناحیه گردن است. تحقیق حاضر در نظر دارد به مقایسه اثر دو روش درمانی چسب کینزیولوژی و کشش عضله ذوزنقه فوقانی در درمان دردهای گردنی ناشی از عارضه سربهجلو بپردازد. 36 فرد ( 29 زن و 7 مرد) با دامنه سنی 28 ) که دچار عارضه سربهجلو بودند بهعنوان آزمودنی انتخاب شدند و بهصورت تصادفی ±7/ 20-40 سال ( 4 در دو گروه درمان با چسب کینزیولوژی ( 18 نفر) و درمان با کشش استاتیک عضله ذوزنقه فوقانی ( 18 نفر) قرار گرفتند. جلسات درمانی یکروزدرمیان و طی 10 جلسه برگزار شد. آزمودنیها پیش و پس از پایان دوره را تکمیل کردند. داده - (VAS) و مقیاس بصری درد (NDI) درمان پرسشنامههای اختلال عملکرد گردن نسخه 15 تحلیل شد. برای بررسی اثر SPSS 0 و با استفاده از نرمافزار / های حاصل در سطح معناداری 05 زوجی و جهت مقایسه اثر دو t دو روش درمانی بر شدت درد و اختلال عملکرد گردن در هر گروه از آزمون مستقل t روش درمانی بر تغییرات میانگین شدت درد و اختلال عملکرد گردن در بین دو گروه از آزمون استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین شدت درد و اختلال عملکرد گردن در هر دو گروه آزمودنیها پس از ولی بین تغییرات میانگین شدت درد و اختلال عملکرد ،(p≤0/ پایان دوره درمان کاهش معناداری داشت ( 05 همچنین مشخص .(p≥0/ گردن در بین دو گروه پس از پایان دوره درمان اختلاف معناداری مشاهده نشد( 05 شد که هردو روش کاربرد چسب کینزیولوژی و کشش باعث کاهش معنادار درد و اختلال عملکرد گردن ناشی از وجود نقاط ماشهای در عضله ذوزنقه فوقانی میشوند. همچنین این نتایج حاکی از آن است که بین کاربرد این دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ بنابراین، میتوان در مواردی که درد شدید است و فرد تحت درمان با روشهای دیگر است، در فواصل درمان از چسب کینزیولوژی استفاده کرد. همچنین در مواردی که درد آنقدر شدید است که بیمار روشهایی مانند کشش یا فشار ایسکمی را نمیتواند تحمل کند، میتوان از روش چسب کینزیولوژی استفاده کرد تا زمانی که درد به حد تحملپذیری برسد

تبلیغات