آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۱

چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر تفکر ارجاعی در رابطه بین کمال گرایی و اضطراب اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) شهر قزوین به تعداد 7030 نفر در سال 1394 بود؛ که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس های تفکر ارجاعی اهرینگ (2010)، کمال گرایی فراست (1990) و اضطراب اجتماعی کانور (2000) بود. داده های آزمودنی ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفکر ارجاعی رابطه بین کمال گرایی و اضطراب اجتماعی را میانجی گری می کند. نتیجه-گیری: کمال گرایی و تفکر ارجاعی به نوعی نقش پیش بینی کننده برای اضطراب اجتماعی دارند. به طوری که با افزایش کمال گرایی و تفکر ارجاعی، اضطراب اجتماعی نیز افزایش می یابد. افراد کمال گرایی که مشخصه های تفکر ارجاعی را دارند، اضطراب اجتماعی بیشتری را متحمل می شوند. در تدوین برنامه های درمانی برای اضطراب اجتماعی باید به کمال گرایی و تفکر ارجاعی که به عنوان فرآیندهای فراتشخیصی مطرح می شوند توجه ویژه شود.

تبلیغات