آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

این مقاله با نگاهی گذرا به بررسی سه دوره نقد روان تحلیلی قبل از ژاک لاکان می پردازد. دوره اول با پرچم داری زیگموند فروید، بنیانگذار روان کاوی، آغاز می شود و اثر هنری را نوعی مکانیسم والایش در نظر می گیرد که در آن تکانه ها و آرزوهای ممنوع و سرکوب شده ضمیر ناخودآگاه به گونه ای مبدل و بدیع در اثر ادبی نمایان می شود و اثر هنری هنرمند راهی است که هم او را از قطع ارتباط با واقعیت نجات می دهد و در همان حال، از دریافت درمان واقعی باز می دارد. دوره دوم یا نقد متن محورکه بین سال های 1940 تا 1950 تحت تاثیر نقد نو شکل گرفت معنا را نه در ذهن مولف بلکه در خود متن جست و جو می کند و وجود یک معنای معین را در متن رد می نماید. دوره سوم یا نقد مخاطب محور از دهه 1970 به بعد مطرح گردید. این رویکرد در محور نویسنده- متن – خواننده تاکید ویژه ای بر جایگاه خواننده دارد و معنا را در ارتباط دوجانبه مخاطب و متن جست و جو می کند و معانی متعدد را نتیجه گوناگونی نحوه تعامل خوانندگان با متنی یکسان در نظر می گیرد.

تبلیغات