آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۸

چکیده

سرآمدان و نخبگان در هر جامعه و در هر دورة تاریخی، نقشی تعیین کننده در مناسبات اداری، فرهنگی، علمی و اجتماعی داشته اند. امروزه نقش آنها برجسته تر و پر رنگ تر شده است. زیرا جوامع بر اساس نیروی انسانی ماهر، متخصص و نخبه اداره می شوند و بهره وری آنها همبستگی مستقیم و مثبتی با قدرت و دانش نخبگان و متخصصین آن دارد. به همین منظور، هر جامعه ای سیاست هایی برای شناسایی، جذب و حمایت از آن ها تصویب می کند. در کشور ایران نیز برنامه هایی برای جذب و نگهداری آن ها، از طریق بنیاد ملی نخبگان و دیگر سازمان های مربوطه تهیه شده است تا فرار نخبگان را به قرار نخبگان تبدیل کنند؛ اما شواهد گویای آن است که این برنامه ها کارایی لازم را نداشته اند و مهاجرت نخبگان در سال های اخیر، سرعت بیشتری گرفته است. به همین دلیل، باتوجه به فقدان پژوهش های دقیق دراین زمینه و عدم ارزیابی و بررسی کیفی این موضوع، هدف تحقیق حاضر بررسی تجربه و فهم استعدادهای برتر تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان از مشارکت در برنامه ها و فهم آنان از عملکرد آن برنامه ها، در قالب روش شناسی کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای است. در این مسیر، با استفاده از مصاحبه های عمیق و نمونه گیری هدفمند و نظری، جمع آوری و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز و محوری و گزینشی انجام شد. یافته های تحقیق درمجموع، 141 مفهوم، 21 مقولة فرعی، 7 مقولة اصلی و یک مقولة هسته است. این نتایج، در قالب جدول مفاهیم، مقوله های فرعی، اصلی و هسته ارایه شده اند. به طورکلی، تجربه و فهم استعدادهای برتر از مشارکت و ارزیابی از برنامه های بنیاد ملی نخبگان، تجربه و فهمی ایدئولوژی گرا و کم کارکرد بوده است. به عبارت دیگر، هر چند اکثر آنان مشارکت فعالی در برنامه های بنیاد داشته اند اما آنها با برنامه هایی کم کارکرد و ایدئولوژی گرا مواجه شدند. آنها در مقابل آن، برنامه هایی پیشنهاد دادند اما آن برنامه ها نیز به دلایل مختلفی به سرانجام نرسید و موجب دلسردی و ناامیدی آنها گشت. پیامد این فرایند، گذار استعدادهای برتر از بنیاد ملی نخبگان بوده است. در مرحله بعد، مدل پارادایمی تحقیق بر اساس شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، استراتژی ها و پیامدها، حول پدیده مرکزی ارایه گشت. درنهایت، در قسمت بحث و نتیجه گیری تحقیق، طرح واره نظری یا نظریه کوچک مقیاس، از این فرایند ارایه شد.

تبلیغات