آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان توجه به شاخص های تنوع بخشی به محیط های یادگیری در فرآیند تعلیم و تربیت رسمی عمومی می باشد. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان (مدیران 30 نفر و معلمان 263 نفر) مقطع متوسطه دخترانه آموزش و پرورش شهر مرودشت می باشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 156 نفر از معلمان به صورت تصادفی ساده انتخاب و با توجه به اینکه تعداد مدیران30 نفر بوده برای برآورد حجم نمونه آنها از روش سرشماری استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از آماره هایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. در سطح آمار استنباطی از آزمون های t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران و معلمان معتقدند که میزان توجه به کارآفرینی در تعلیم و تربیت عمومی و میزان تعاملات بین تعلیم و تربیت عمومی با طراحی و اجرای برنامه های درسی و یادگیری در حد متوسط می باشد. هم چنین مدیران معتقدند که میزان توجه به فعالیت های (کتابخانه ای، آزمایشگاهی و کارگاهی) در تعلیم و تربیت عمومی درحد بالاتر از متوسط می باشد ولی معلمان معتقدند در حد متوسط می باشد. علاوه بر این مدیران معتقدند که میزان تعامل بین سیستم های آموزشی با جامعه و سایر دستگاه ها و نهادها در تعلیم و تربیت عمومی در حد متوسط می باشد ولی معلمان معتقدند در حد پایین تر از متوسط می باشد.

تبلیغات