آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۷

چکیده

تحولات سیاسی پاکستان، همواره متاثر از ساختارها و کارگزاران بوده است، ساختارها سیاسی – اجتماعی داخلی و ساختارهای خارجی از یکسو و کارگزاران و کنشگران سیاسی - مذهبی حوزه پاکستان از سوی دیگر، بر روند تحولات و رخدادهای این کشور اثرگذار بوده است. به این معنی که تحولات پاکستان برآمده از ساختارها و کارگزارانی است که برهمدیگر تاثیرات متقابلی دارند و گاه این ساختارها (حکومت و نظام سیاسی پاکستان، جغرافیای سیاسی - جمعیتی، نوع مذهب و ...) به همراه کارگزاران (بازیگران داخلی، ارتش، احزاب قدرتمند و بازیگران خارجی)، می توانند بر فرایندهای سیاسی گروه های حزبی - سیاسی نظیر شیعیان و مشخصا حزب مجلس وحدت مسلمین پاکستان تاثیرگذار باشند. در مقاله حاضر، مطرح شده است که گرچه شیعیان همواره نقش تعیین کننده ای در مناقشات و رقابت های سیاسی دولتمردان و سیاستمداران ایفا نموده اند، اما حاکمان پاکستان به تناسب سعی کرده اند از نقش شیعیان در استحکام قدرت و حکومت خود استفاده نمایند. به این معنی که از شیعیان در ساختار قدرت پاکستان، به عنوان ابزاری برای ائتلاف و بهره برداری دیگر احزاب سیاسی استفاده شده است و کشتار شیعیان به نوعی حاصل بی اعتنایی دولت پاکستان به گروه های افراطی و تروریستی نظیر (لشکر طیبه و سپاه صحابه و جهنگوی)در این کشور است و به نوعی به نظر می رسد یک اراده سیاسی فرامنطقه ای برای فرقه گرایی و ایجاد تضاد بین شیعه و سنی در پاکستان وجود دارد. در این مقاله ضمن اشاره به جایگاه شیعیان پاکستان به برخی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای موثر بر ضدیت با شیعیان نیز اشاره شده است.

تبلیغات