آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

ماجرای کشمکش بین تشبیه و تنزیه ذات، صفات و افعال خداوند را می توان دیرپای ترین و گسترده ترین مناقشه کلامی پیروان ادیان ابراهیمی دانست. در عالم اسلام امثال کرّامیه ، حشویه و اشاعره به تشبیه ذات حق و در مقابل معتزله، شیعه، و عارفان مسلمان، به همانند دانستن اوصاف و افعال حق با آدمیان قایل بوده اند. این مقاله رویکرد عارف شوریده نیشابور، فریدالدین محمد عطار(618-540 ق./1221 -1145 م. ) را در موضوع مذکور در سه اثر او (الهی نامه، مصیبت نامه و منطق الطیر) بررسی می کند. این جستار نشان می دهد که فریدالدین حتی در حال و هوای سرایش اشعارش نیز رویکرد تنزیهی دارد و بارها بدان تصریح می کند. عطار برخلاف اشاعره ، صفات و ذات حق را از هم جدا نمی داند. وی پای خرد را در شناخت کنه ذات، صفات و افعال خداوند شکسته دانسته، و او را حتی از به نام خواندن هم منزه می داند و معتقد است آنچه بندگان در می یابند، در واقع بازتاب خیال خود آنان است: «قسم خلق از وی خیالی بیش نیست». در منطق الطیر نیز پرندگان در پایان توانشان، سیمرغ را سی مرغ دیدند: «حضرتی دیدند بی وصف و صفت». این رویکرد تنزیهی فریدالدین که حتی به مرز الاهیات سلبی نیز نزدیک می شود، یادآور خطبه نخست امام علی(ع) در نهج البلاغه است. از سوی دیگر خرده گیری های عطار بر رحمت الاهی نیز که بر زبان دیوانگان جاری شده است، نشان می دهد که وی به حسن و قبح عقلی افعال باور دارد و خداوند را فوق چون و چرا نمی داند.

تبلیغات