آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه و قدرت پیش بینی خرده مقیاس های سلامت روان شناختی بر اساس سطوح کارکرد تحولی خانواده از منظر رویکرد نوین تحول یکپارچه ی انسان (DIR) در دانشجویان متاهل دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی، شامل تمام دانشجویان متاهل دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 94-1393 بودند. از این جامعه نمونه ا ی به حجم 220 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های سنجش کارکرد تحولی خانواده (DFFAQ) و مقیاس سلامت روان شناختی (SCL-25) بود. برای تحلیل داده ها از شاخص های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: بین کارکرد تحولی خانواده و خرده مقیاس های جسمانی سازی، وسواس-اجبار، حساسیت بین فردی، اضطراب و افسردگی رابطه ی منفی معنی دار وجود دارد (01/0>P) و تفکر منطقی و ایجاد بازنمایی ها و ایده ها از سطوح کارکرد تحولی خانواده بهترین پیش یینی کنندگان سلامت روان شناختی می باشند. نتیجه گیری: در مجموع نتایج این پژوهش نقش واسطه ای سطوح کارکرد تحولی خانواده را در آسیب شناسی روانی تایید می کند. به طوری که می توان گفت با بررسی ادراک افراد ازکارکرد تحولی خانواده می توان مشکلات سلامت روان شناختی آن ها را پیش بینی نمود و این مهم به ارتقای دانش پژوهشگران در حیطه ی تبیین و درمان آسیب های روانی کمک خواهد کرد.

تبلیغات