آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

مقدمه: فرسودگی شغلی، سندرمی شایع در میان پرستاران بخش روان پزشکی است و عدم توجه به آن منجر به افسردگی، رضایت شغلی پایین، عیب جویی، سرزنش کردن و فقدان همدلی نسبت به بیمار، کاهش عملکرد شغلی، افزایش مشکلات بین فردی و خانوادگی و بالاخره اختلال در امر مراقبت از بیماران می باشد، لذا هدف از این مطالعه درک تجارب پرستاران بخش روان پزشکی از فرسودگی شغلی در بیمارستان های روان پزشکی مشهد در سال 1392 بوده است. روش کار: این یک مطالعه ی کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری است. شرکت کنندگان از میان پرستاران بخش های روان پزشکی بر اساس معیارهای پذیرش با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند (12 نفر). جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق و بدون ساختار انجام و بر روی نوار ضبط و کلمه به کلمه بر روی کاغذ نوشته شد و سپس تحلیل اطلاعات به روش دیکلمن و همکاران (1989) صورت گرفت. یافته ها: نتایج این مطالعه در قالب 3 درون مایه ی اصلی و 10 زیر درون مایه: 1- راه رفتن روی شیشه (خشونت، برخورد با رفتارها و کلام غیر معمول بیماران، برآوردن نیازهای جسمی و روانی بیماران و اقدامات ناخواسته)، 2- زندگی در تارعنکبوت (حجم بالای کار، عدم درک مدیران، کمبود کارکنان) و 3- وضوح تاریکی (نیاز مالی، مسئولیت زندگی، مشکلات خانوادگی) از تجربیات مشارکت کنندگان ارایه شد. نتیجه گیری: بسیاری از نشانه ها وشرایط مختلف موثر بر فرسودگی شغلی موجود در این مطالعه نشان می دهد که مداخلات باید منحصر به فرد بوده و بر تمام زندگی فرد از جمله رفتار، زندگی اجتماعی و محل کار تاثیر بگذارد، هم چنین حمایت بیشتر مدیران نیز در پیشگیری از فرسودگی شغلی یک امر لازم است.

تبلیغات