آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

جغرافیای سیاسی دانشی مفید و اساسی برای فهم معادله ها و جریان های بین المللی در عصر کنونی و آینده است. مفاهیمی ماندگار و حیاتی مرتبط به زندگی انسان ها، ازجمله سرزمین در این بخش از علوم انسانی مطالعه می شود، اما هم اکنون بحث های زیادی در رابطه با بی اهمّیّت شدن و از موضوعیّت افتادن مفهوم سرزمین در عصر جهانی شدن وجود دارد. بحث سرزمین زدایی آنچنان انجمن های علمی و دانشگاهی را به خود جذب کرده که گویی جهانی شدن به معنای سرزمین زدایی است. این نوشتار با نگاهی آینده پژوهانه و رویکردی نوواقع گرایانه تلاش دارد، فرایند جهانی شدن را با نگاهی سرزمینی تحلیل کند؛ بدین معنی که وجود فراملّی گرایی یا فراسرزمینی شدن جریان ها انکار نمی شود، ولی به نوعی سعی در اثبات سرزمینی سازی مجدّد جریان ها و پدیده های گوناگون در عصر جهانی شدن دارد. به علاوه، استدلال اصلی این نوشتار این است که قلمرو سرزمینی (سرزمین و مرز) در دوره ی جهانی شدن از بین نرفته، بلکه کارکرد آن متحوّل شده است. این باور نیز وجود دارد که قلمرو سرزمینی، به دلیل نیاز انسان به تفاوت و هرآنچه که جغرافیاست ماندگار بوده و جهانی شدن، فراملّی شدن و... جایگاه و نقش آن را در زندگی اشتراکی انسان از بین نمی برد.

تبلیغات