آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵

چکیده

یکی از پاسخ هایی که فیلسوفان مسلمان به معضلی که در فلسفة دین به معضل شرور (مسألة شرور) معروف است داده اند این است که « شرور یا اموری عدمی اند که شر بالذّات اند- مانند ظلمت، فقر، جهل، مرگ و... و یا اموری وجودی اند که شر بالعرض اند یعنی به خودیِ خود شر نیستند بلکه در تحلیل نهایی و عقلی از آن جهت شر محسوب می شوند که به امور عدمی (شرور بالذّات) منجر می شوند- مانند زلزله، طوفان،میکرب، سیل و... اما چون امور عدمی، علت ندارند پس شرور را نمی توان به خالق منتسب کرد». اما یکی از مصادیق شرور، «اَلَم» است که دربارة ماهیت آن (یعنی وجودی یا عدمی بودن آن) و این که آیا اَلَم شر بالذّات است یا بالعرض، اختلاف نظر وجود دارد و بسیاری از متفکران مسلمان آن را نقضی بر پاسخ بالا تلقی کرده اند. هدف کلی این مقاله دو چیز است: بررسی ماهیت اَلَم با تکیه بر نقد و بررسی نظریه خاص ملّا صدرا در این مورد و پاسخ به این پرسش که آیا اَلَم، شر بالذّات است یا بالعرض؟ و طرح نظر خاص نگارنده مبنی بر این که هیچ یک از شرور عدمی، شر بالذّات نیستند و همگی شر بالعرض اند و فقط یک شر بالذّات وجود دارد که همان اَلَم است و آن هم امری وجودی است نه عدمی.

تبلیغات