آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

تاکنون توسط اندیشمندان عالم به دو نوع واقعیت اشاره شده است: واقعیت غیب و واقعیت مشهود. اندیشمندان ادیان ابراهیمی در مورد واقعیت غیب و رابطه آن با واقعیت مشهود با استناد به وحی الهی سخن می گویند. این سخنان در دوران قبل از رنسانس در اروپا آنچنان با خرافات مخلوط شده بود که اندیشمندان آن دیار را بر آن داشت تا صرفا به تجربیات خود اتکا کنند و فقط به واقعیت مشهود بپردازند. از این رو مکتب دنیاگرایی به عنوان یک ارزش به وجود آمد و علوم صرفا تجربی ملاک عقلانیت و مرجعی برای زندگی آنان گردید. علوم جدید با عمدتا‌ نگرش اثباتی از ابزارها و وسایل عمده در صنعتی شدن و تجدد گردید. در این میان از نظر کارکرد رشته جامعه شناسی نقش برجسته تری در جایگزینی ادیان الهی به خود گرفت. بدنبال رونق تجدد این علوم همراه با دست آوردهای خود در تمام جهان گسترش یافتند. در جامعه ما نیز نظام آموزشی، خصوصا در مقاطع عالی به همان شکل رواج یافت. پژوهش حاضر بر آن است تا تاثیر تحصیل در دانشگاه را بر میزان دینداری دانشجویان بسنجد، و به مقایسه تاثیر تحصیل در رشته جامعه شناسی و دیگر رشته ها بر میزان دینداری بپردازد. این تحقیق همچنین به دنبال سنجش و کنترل متغیرهای زمینه ای بر میزان دین داری دانشجویان نیز می باشد. تحقیق به صورت بررسی از نوع روند پژوهی و با استفاده از روش مقایسه ای پیش رفته با وسیله پرسشنامه اطلاعات خود را از نمونه ای از دانشجویان دانشگاه شیراز و دانشگاه علوم پزشکی شیراز در رشته های مختلف به دست آورده است. نتایج که با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تحلیل قرار گرفته است نشان می دهد که رشته های پزشکی، کشاورزی و جامعه شناسی بیشترین تاثیر را بر دین داری دانشجویان به صورت منفی داشته اند و دانشجویان علوم انسانی کمترین اثر را پذیرا شده اند. هر چند به طور کلی علوم سکولار تاثیر خود را بر دانشجویان می گذارند. یافته های ما حکایت از این دارند که تنها رشته ای که دانشجویانش با دینداری کمتر از دیگر رشته ها وارد دانشگاه می شوند اما دیندارتر از آنچه بوده اند از دانشگاه خارج می شوند رشته هنر و معماری است

تبلیغات