آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳۳

چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه و ارزیابی الگویی است که در قالب آن پیش بینی رضایت شغلی بر اساس باورهای خودکارآمدی، خودکارآمدی تدریس، استرس شغلی و سطح نیازهای معلمان استثنایی، مورد بررسی قرار گیرد. روش: بدین منظور 165 نفر (99 زن و 66 مرد)، از جمعیت معلمان مدارس استثنایی مقطع ابتدایی، در استان لرستان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضایت شغلی (JDI)، خودکارآمدی عمومی شرر (SGSES)، خودکارآمدی تدریس (TSES) و سلسله مراتب نیازهای مازلو، پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان داد رضایت شغلی افراد پایین تر از متوسط است. در مرحله اول نتایج تحلیل مسیر نشان دهنده عدم برازش مدل بود، اما استخراج شاخص های برازش در خصوص مدل اصلاح شده همسانی بین مدل اصلاح شده و مدل پیش بینی شده را مورد تایید قرار می دهند. بر اساس ضرایب مسیر استاندارد شده، اثر خودکارآمدی عمومی بر کارآمدی تدریس، و اثر خودکارآمدی تدریس و سطح نیازها بر رضایت شغلی تأیید شد. همچنین رابطه معناداری بین رضایت شغلی و نیازهای ایمنی و اجتماعی مشاهده شد. بررسی متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که رضایت شغلی معلمان گروه کم توان ذهنی بیشتر از معلمان گروه ناشنوا است اما بین سن، تحصیلات و سنوات شغلی با هیچ یک از ابعاد رضایت شغلی رابطه معنادار یافت نشد و رابطه ی جنسیت با رضایت شغلی صرفاً در بعد رضایت از همکار معنادار بود. تفاوت بین زنان و مردان در متغیرهای خودکارآمدی تدریس و نیازهای انگیزشی (به جز نیاز ایمنی) معنادار بود اما در خودکارآمدی عمومی و استرس شغلی بین دو گروه تفاوت معنادار یافت نشد. نتایج: می توان نتیجه گرفت که رضایت شغلی یک مفهوم چند بعدی است که تنها یک عامل در آن دخیل نیست.

تبلیغات