آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

در مقایسه با سایر مواد آموزشی در تدریس زبان های خارجی، ادبیات همواره دارای اهمیت و جایگاه ویژه ای بوده است. معمولاً مدرسان زبان، ادبیات را در تحقق دو هدف به کار می گیرند؛ نخست، تدریس ادبیات برای ادبیات است؛ یعنی تدریس آن به منظور کسب اطلاعات ادبی. هدف دیگر، بهره گیری از ادبیات به عنوان منبعی برای تقویت مهارت های زبانی زبان آموزان می باشد.واین مسأله ای است که زبان شناسان کاربردی به آن توجه ویژه ای دارند و پژوهش هایی ارزشمند چه نظری و چه میدانی در بررسی گنجاندن ادبیات در کلاس های زبان و میزان تأثیر آن در بهبود مهارت های زبانی انجام شده است. اما با نگاهی گذرا به پژوهش های نظری مرتبط با این موضوع، در زبان عربی شاهد خلأ آشکاری در این زمینه هستیم چه برسد به پژوهش های میدانی که بتوان از آن در تدریس ادبیات عربی به منظور تقویت توانش زبانیِ عربی آموزان غیر عرب بهره گرفت. بنابراین، پژوهش حاضر با مقایسه و تحلیل آراء زبان شناسان، گامی در جهت رفع این نقص در زمینه نظری مسأله می باشد. این مقاله با مطالعه منابع خارجیِ مرتبط با موضوع، به بررسی نظرات موافقان و مخالفان به کارگیری ادبیات به عنوان منبع آموزش زبان پرداخته و مشکلات و موانعی را که معلمان و زبان آموزان در مطالعه ادبیات با آن روبرو هستند، بررسی می کند و سپس پیشنهادها و راه حلهایی را که در رفع یا کاهش آن ارائه می شود، مورد ارزیابی قرار می دهد. مهم ترین نتیجه ای که از این پژوهش حاصل آمده، این که ادبیات معاصر عربی با توجه به اصالت آن وتوانایی بالقوه ای که در تقویت توانش زبانی، فرهنگی، تفسیری، نقدی و احساسی زبان آموزان دارد، می تواند زمینه مناسبی برای تدریس و یادگیری زبان عربی به عنوان زبان خارجی باشد.

تبلیغات