آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

قرن هفتم و هشتم هجری، دورة رشد و بالندگی تاریخ نگاری در ایران و جهان اسلام است. در آستانة قرن هشتم، دولت ایلخانی در ایران پس از سال ها کشمکش و درگیری میان طرفداران شیوة صحراگردی و غارتگری(مغول ها) و مدافعان مدنیّت و تمرکزگرایی سیاسی (ایرانیان)، به مرحله ای از ثبات و آرامش نسبی رسید. اسلام آوردن غازان دولت ایلخانی را نیز در شمار دولت های جهان اسلام قرار داد. این دوره، همچنین شاهد ادامة جنگ های خارجی ایلخانان با همسایگان آنان به ویژه سلاطین مصر و شام است که از ابتدای تأسیس دولت ایلخانی آغاز شده بود.به این ترتیب جنبش تاریخ نگاری، در ایران و دیگر مناطق جهان اسلام به ویژه در مصر و شام، به مناسبات خارجی دولت های اسلامی توجه ویژه ای نمود. تاریخ نگاران ایرانی در این دوره با رویکردی جدی به ایران، جایگاه ایران زمین در تاریخ و محدودة جغرافیایی آن را مورد توجه قرار دادند. احیای این نگرش که از زمان فردوسی تا این زمان بی سابقه بود، به بازخوانی تاریخ روابط ایران و اعراب در برخی از متون و منظومه های تاریخی انجامید. هم زمان، مورخان عرب مانند قلقشندی و عمری نیز از ایران به عنوان کشوری مستقل نام برده و دولت ایلخانی را در امتداد پادشاهی های باستانی این سرزمین قرار دادند. در این پژوهش با توجه به انعکاس منازعات ایلخانان و مملوکان در منابع تاریخی، به تفسیر رویکرد مورخان ایرانی و عرب در مورد مفهوم ایران زمین و تحلیل این منابع از منظر هویت ایرانی پرداخته می شود.

تبلیغات