آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

مسئله شر یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهی به شمار می آید. این مسئله با رویکردهای گوناگون مورد توجه اندیشمندان مسلمان واقع شده است. رهیافت درون دینی یکی از رویکردهای مهم مسئله شر است. مسئله شر در قرآن کریم از ابعاد مختلف مورد اهتمام بوده است. مسئله شر و انتساب آن به خدا از جمله مسائلی است که در آیات قرآن به ویژه در آیه 79 78 سوره نساء بدان اشاره شده است. قرآن کریم در این آیه با بیان «قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» خیرات و شرور عالم را به یک منبع و آن هم خداوند نسبت می دهد و در ادامه با بیان «وَ ما أ َصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ» به عوامل و زمینه های انسانی که به نوعی در تحقق شرور دخالت دارند، اشاره می نماید. این مسئله موجب تناقض ظاهری آیه شریفه شده است. مفسران در پاسخ به این تناقض، راه حل هایی را مطرح کرده اند. این تحقیق ابتدا به نقل و نقد چهار رهیافت تفسیری پرداخته و در ادامه به بازسازی راه حل علامه طباطبایی بر اساس دیدگاه نیستی انگاری شر می پردازد و آن را پاسخ موفق ارزیابی می نماید.

تبلیغات