آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

ایران و هند، از دیرباز دو تمدن کهن و غنی محسوب می شود که خاست گاه های مشترک فرهنگی شان باعث شده تا نمادها، نشانه ها و رمز هایی هم سان برای نسل ها و عصرهای پس از خویش، بجای گذارد. بررسی این اشتراکات فرهنگی و تمدّنی به مدد جستار در نمادهای بجا مانده از آن اعصار طلایی، هر جوینده ای را به رازهایی نهفته در بطن تاریخ هدایت می کند. در نقاشی های ایران پس از اسلام، تصویر پرنده ای دیده می شود که از چشم انداز زیبایی شناختی، پرنده ای عظیم با بال های فراخ و رنگ های نیکو در میان عناصر طبیعت است. این پرنده که سیمرغ نامیده می شود، بی شک از مهم ترین بن مایه های اسطوره هاست که در شعر و ادب و فرهنگ گذشته ما تجلّی بارز یافته است. «گارودا» در سنت ادبی - اساطیری هند همانند سیمرغ در فرهنگ ایران به «شهریارپرندگان» مشهور است؛ پرنده ایست از خدایان حیوانی، تند پروازتر از باد و مرکوب ویشنو که از احترامی بسیار نزد هندوان برخوردار است. نقش سیمرغ و گارودا از جمله زیباترین نقوشی است که به طرزی بسیار استادانه در تزیین بسیاری از آثار هنر اسلامی دوره صفوی، بویژه نگارگری کار شده است. این مقاله سعی دارد به بیان نمادین نقش سیمرغ و گارودا که در آثار نگارگری دوره صفوی تجسم یافته، بپردازد. بدین منظور در ابتدا گارودای هندی به همراه مشخصات آن و پس از آن، سیمرغِ مینیاتورهای ایرانی(عهد صفوی) به روش توصیفی مورد مطالعه قرار گرفته و در نهایت، برای تطبیق با یک دیگر سنجیده شده اند.

تبلیغات