آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

میخاییل باختین، صاحبِ نظریه ی منطق مکالمه بر ویژگی گفتگویی متون مختلف تأکید دارد و آن را حاصل تعامل متقابل گوینده و شنونده می داند. از دیدگاه او گفتگو در بستر اجتماعی شکل می گیرد و با گفتارهای گذشته و آینده در تعامل است. اگرچه از دیدگاه او از میان انواع ادبی تنها رمان واجد ویژگی های منطق گفتگویی و چند صدایی بوده و شعر به دلیل گزینش های محدود و خالی بودن از حضورِ « دیگری» در خور توجه از دیدگاه مذکور نمی باشد، اما شعر فروغ فرّخ زاد به سبب گزینش های گسترده،آفرینش فضاها و موقعیّت های حضور دیگران و کاربرد واژگان، مضامین و مفاهیم غیر مرسومی که شاعر آزادانه و به دور از هنجارهای رایج شعری، وارد زبان شعر می کند، دارای ویژگی های گفتگویی است و عمده ترین شگردهایی که فروغ برای فضاسازی گفتگو به کار می گیرد، عبارتند از: 1)کاربرد ضمایر من، تو و او 2)گزاره های خطابی 3)چند صدایی 4)کارناوال. شعر فروغ هرچه از سه مجموعه ی آغازین به سوی دو مجموعه ی پایانی به پیش می رود، از تعلقات فردی فاصله گرفته، صبغه ی اجتماعی می پذیرد و از تک صدایی به چند صدایی می گراید. گزاره های پرسشی، امری و ندایی، مهم ترین گزاره هایی هستند که بر منطق گفتگویی فروغ دلالت دارند و بیان روایی برجسته ترین شگرد او برای آفرینش فضای چند صدایی است و انتقادهای صریح و تلخ او شعرهایش را به سخن کارناوالی نزدیک ساخته و بر خاصیت گفتگویی و تعاملی شعرش افزوده است.

تبلیغات