آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

در این مقاله کوشیده ایم تا با استفاده از نظریة ""فشار ساختاری"" اسملسر، به تبیینی جامعه شناختی از جنبش مشروطه دست یابیم و ضمناً با این محک تجربی، نظریة مذکور را ارزیابی نماییم. بدین منظور و در این چهارچوب نظری، زمینه های مساعد ساختاری برای بروز جنبش مشروطه؛ فشارهای ساختاری (اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک) ناشی از این زمینه ها بر سه قشر اصلی دخیل در جنبش(یعنی بازاریان، روشنفکران و روحانیان)؛ نشانگان شکل گیری باورهای همگانی شده نزد مشروطه خواهان حول چیستی، چرایی و چگونگی برون رفت از بحران های ساختاری موجود؛ حدوث برخی رخدادهای تحریک کننده (شتاب زا)؛ بالفعل شدن پتانسیل بسیج با مؤلفه های سه گانة رهبری، منابع و ارتباطات؛ و مآلاً ساختار دستگاه سرکوب و عملکرد آن در کنترل مشروطه خواهان بسیج شده مورد بررسی تاریخی قرار گرفته اند. در نهایت و با تکیه بر دستاوردهای این تحقیق، با رویکردی انتقادی، نظریة فشار ساختاری را ارزیابی نموده ایم.

تبلیغات