آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

نظام هستی و انسان از منظر قرآن به «احسن» تعبیر شده است. با این وصف ما با مفاهیمی چون «هلوعیت» انسان در آموزه های قرآنی مواجهیم. حرص ورزی و جزع، معنای هلوع بودن اوست. «هلع» این است که وقتی انسان به فقر می رسد، بی تابی و وقتی به بی نیازی رسید، از دیگران منع می کند. در نکوهش یا ستایش هلوعیت، دیدگاه های متفاوتی ارائه شده است. در دو دیدگاه عمده یکی هلوعیت را جبلّی و انسان را طبعاً متصف به صفات مذموم می داند. در برابر این نظر، دیدگاه علامه «هلع» را خیر و سوء اختیار انسان را عامل تخریب آن می داند. در این میان برخی مثل قاضی باقلانی (به نقل فخر رازی) بین حالت نفسانی هلع و افعال ناشی از هلع تفکیک کرده و مذمت ها را متوجه افعال می داند، نه حالت نفسانی هلع. مؤیدات چهارگانه ای برای دیدگاه دوم وجود دارد: 1. تصریح حکمت 108 نهج البلاغه به قلب و حالات متضاد که تفسیر خاص خود را دارد؛ 2. بیان امام سجاد× در مناجات شاکین و تحلیل آن؛ 3. تحلیل کلیت رذیله ها دربیان امام خمینی و تبیین آن؛ 4. دیدگاه فیض کاشانی و تأیید برداشت مختار نگارنده.

تبلیغات