آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

تصوف که به عنوان طرز فکر و مجموعه ای از آداب و اعمال مشخص، در بر گیرنده ی نوعی عکس العمل نسبت به اوضاع اجتماعی بود، در طول تاریخ پر فراز و نشیب اسلام و ایران، انعکاسات و الهامات بسیار متفاوتی از فرهنگ معنوی طبقات جامعه ی اسلامی را در خود پذیرفته، حل و جذب کرد. اینکه در آذربایجان قرن دهم ودر دوره ی شاه طهماسب وضعیت تصوف چگونه بوده است موضوعی در خور توجه است. در این دوره از سویی رشد تشیع ومبارزه ی علمای شیعی باتصوف وازسوی دیگرلجام گسیختگی صوفیان قزلباش وقلندران بی اعتنا به شرع باعث افول تصوف شد. صوفیان آذربایجان به بهانه های سیاسی و مذهبی به قتل رسیدند یا در گمنامی به سربرده و یا برای بقای خود با مذهب، سیاست و طریقت صفوی هماهنگ می شدند. پدیده ی مهاجرت صوفیان بر اثر فشارهای داخلی عصر صفوی و به دلیل حمایت حاکمان سرزمین های مقصد (آناتولی، هندوستان ...) شدت گرفت و مهاجران در آن سرزمین ها سهم قابل توجهی در رشد علوم نقلی و ادبیات شرقی به خود اختصاص دادند. در مقاله ی حاضر نگارنده قصد دارد، با بررسی احوال تعدادی از مشایخ و آثار علمی و عملی آنها، میزان نفوذ تشیع را در تغییر مسیر وتحول صوفیان، بازکاوی نماید.

تبلیغات