آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

هدف این پژوهش بررسی زمینه ها و شرایط قدرت گیری گرجستان در عصر دوم سلجوقی است که به تهاجم گسترده ی حکومت باگراتیان گرجی به منطقه ی آذربایجان منجر شد. یکی اهداف اساسی پادشاهی گرجستان، بعد از سرکوب و انسجام اشرافیت زمین دار محلی و سر و سامان دادن به اوضاع آشفته ی سیاسی و اقتصادی داخلی گرجستان، به کار گیری سیاست توسعه ی ارضی در سرزمین های اسلامی بود؛ اقدامی که کشمکش های داخلی حاکم در عراق عجم و ایالت آذربایجان میان اتابکان و امرای نظامی و سلاطین سلجوقی، بهترین شرایط را برای آن فراهم کرد. گرجستان از دوره ی پادشاهی داوید چهارم و ملکه تامارا با نفوذ در امیر نشین های مسیحی ارمنستان، شروانشاهان و نواحی شرق آناتولی و با استفاده از نتایج نبرد «دیدگوری»، کم کم زمینه های نفوذ سیاسی و نظامی خود را در شهر های آذربایجان فراهم کرد و تا تبریز و اردبیل را مورد تهاجم نظامی قرار داد. چالش های مرزی و اختلافات سیاسی- نظامی گرجیان با سلجوقیان که سابقه ی آن به قرن پنجم هجری می رسید، از جمله مسائل اساسی فراروی خاندان حکومتگر باگراتونی گرجستان در طول قرن های پنجم و ششم هجری بود که آثار خود را در دوره ی حکومت اتابکان آذربایجان در نیمه ی دوم قرن ششم هجری نشان داد.

تبلیغات