آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۱

چکیده

طیّ دهه­های اخیر موضوع احیای بافت­های فرسوده و ناکارآمد شهرها به یکی موضوعات کلیدی در زمینه ی راهبردهای توسعه ی شهری تبدیل شده است. به همین منظور مدیران و سیاستگذاران شهری اقدامات متعددی از جمله افزایش میزان تراکم ساختمانی، بهسازی و نوسازی بافت­های فرسوده، انبوه­سازی و غیره را سرلوحه ی کار خود قرار داده­اند. برخی از این سیاست­ها نیز به شکل مداخلات مستقیم از سوی سیستم مدیریت شهری به منظور تأمین خدمات و امکانات عمومی و یا بهبود وضعیت شبکه معابر، تجمیع قطعات و مواردی از این قبیل در بافت­های فرسوده صورت می­گیرد. متأسفانه عدم مد نظر قرار دادن پارامترهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مؤثر در امر مداخله­پذیری بافت­های شهری از سوی دست اندرکاران امور توسعه شهری موجب شده تا هنگام اجرای پروژه های عمرانی مشکلاتی همچون تأخیر در زمان اجرا پروژه­ها، صرف هزینه­های گزاف و یا نارضایتی­های اجتماعی به وجود آید. بر این اساس تحقیق حاضر تلاش دارد تا با کمک سه شاخص عمده ی فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی میزان مداخله پذیری بافت­های فرسوده و ناکارآمد شهر قم را تعیین نماید تا هرگونه اقدام در این زمینه به شکل مؤثرتری صورت گیرد. البته رعایت مجموعه این معیارها به همراه زیر معیارهای آن باعث به وجود آمدن پیچیدگی هایی در امر تصمیم­گیری می­گردد. لذا به منظور تسهیل در امر تصمیم گیری، از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) جهت دستیابی به اهداف تحقیق حاضر استفاده شده است. نتایج نشان می­دهد از مجموع 76 هکتار مساحت منطقه 6 شهر قم، 3/20 درصد از مساحت آن دارای مداخله­پذیری کم و 8/41 درصد دارای مداخله پذیری متوسط می­باشد. در مقابل 9/37 درصد از مساحت منطقه ی یاد شده از مداخله­پذیری بالایی برخوردار است که علت اصلی آن را می­توان به سبب وجود اراضی بایر با وسعت زیاد، در داخل بافت عنوان کرد.

تبلیغات