چکیده

استقرار و بقای هر جامعه ای مستلزم آن است، که مجموعه باورها، ارزش ها، رفتارها، گرایش ها، دانش ها و مهارت های آن به نسلهای جدید منتقل شود. سازوکار یا وسیله این انتقال، تعلیم و تربیت است. تعلیم و تربیت به معنی اعم، مترادف با جامعه پذیری است، یعنی فرایندی که افراد از طریق آن به یادگیری نقش ها، قواعد، روابط و به طور کلی، فرهنگ جامعه خود می پردازند، تعلیم و تربیت به معنی اخص فرایندی است که افراد به واسطه آن در وضعیتهای اجتماعی سازمان یافته، در معرض آموزش منظم دانش ها، مهارت ها، رفتارها و گرایش های معین قرار می گیرند. در مورد نقش تاریخ در یکی از کارکردهای بسیار مهم جامعه، یعنی تعلیم و تربیت و در باب این که چرا تاریخ باید در برنامه درسی باشد، دلایل متعددی اشاره شده است. این دلایل از تقاضای ملی گرایانه، که عقیده دارند هر فردی باید کنش های بزرگ، مردان هم وطنش را بداند تا تقاضاهایی که روش شناسی متمایز مورخان را موررد توجه قرارداده و خواستار یادگیری این روشها توسط همه افراد جامعه هستند را در بر می گیرد. تعلیم و تربیت دو جنبه دارد: فردی و اجتماعی، مطالعه تاریخ برای خود بخشی از جنبه فردی است. اصرار حکومت بر برنامه درسی خاصی در مدارس بخشی از جنبه عمومی آموزش تاریخ است. در این پژوهش سعی شده به رویکردهای تربیتی تاریخ در حوزه های فردی و اجتماعی و تعاملات آن با نظام تربیتی پرداخته شود.

تبلیغات