آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

از دیرباز یکی از دغدغه های دانشمندان تفسیر و علوم قرآن، شمارش دانش های بایسته در تفسیر بوده است؛ چندان که علاوه بر کتب علوم قرآن در دیباچة بسیاری از تفاسیر نیز به این دغدغه پرداخته شده است. علم بدیع از دانش هایی است که بر بایستگی آن در دانش تفسیر پافشاری شده است؛ اما امروزه که گسست بین تفسیر قرآن و زیباشناسی آن جدی گرفته شده، این مسئله مطرح می شود که آیا دانش بدیع، تنها در زیبایی شناسی قرآن تأثیر دارد یا اینکه در تفسیر قرآن نیز نقش آفرین است؟ این مقاله با انگیزة بررسی همین موضوع و برای رسیدن به نتیجه ای روشن دربارة بایستگی دانش بدیع در دانش تفسیر می کوشد تا با نگاهی به تفسیر المیزان، به جایگاه شناسی دانش بدیع در روش تفسیری علامه طباطبایی بپردازد و نشان دهد که دانش بدیع از بایسته های تفسیر است و علامه طباطبایی نیز در فرایند تفسیر آیات الهی از این دانش بهره برده است.

تبلیغات