چکیده

سوررئالیسم به عنوان یک جریان مستقل بعد از دادائیسم با بیانیه آندره برتون آغاز گشت در این بیانیه برتون به جای جهان بینی عقلانی حاکم بر فرهنگ غرب، دنیای درونی متفاوتی را مطرح می کند؛ دنیای خیال، غریزه و ناخودآگاه که هنرمندان را به بیان این واقعیت برتر(فراواقعیت یا سورئال) فرا می خواند. دوربین عکاس سورئالیست در پی ثبت تصاویر«شیء یافته شده» که به طور اتفاقی کشف می شوند می رود و با استفاده از تمهیدات عکاسانه مانند کادربندی های ساختگی به خلق عکس های رویایی می پردازد. این گسست از گذشته ی تاریخی عکاسی باعث شده سوزان سونتاگ عکاسی را تنها هنر ذاتاً سوررئال قلمداد کند. از نظر او عکس های دستکاری شده مشابه فتوکلاژ، فتو مونتاژ و .. لزوما تنها عکس های سوررئال نیستند بلکه گاه او عکس های عکاسان خیابانی را بیش از آنها سوررئالیستی به حساب می آورد. در این مقاله تلاش شده دیدگاه های مختلف پیرامون عکاسی در این مکتب یا ایدئولوژی خاص مورد بررسی قرار گرفته و در انتها کلارنس جان لافلین به عنوان عکاس این ژانر معرفی شده است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد که رویکرد سورئالیستی در عکاسی با آنچه در بیانیه های این مکتب آمده تا حدودی متفاوت است و سورئالیسم مورد نظر سونتاگ نیز چیزی جز آن است.

تبلیغات