آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

در طول 14 قرن، شاهد اختلاف آراء و عمل کردها در خصوص نحوه مراجعه به قرآن کریم و استنباط معارف از آن بوده ایم، به طوری که باعث ایجاد روش ها و مناهج متفاوت گشته است. هر چند عوامل متعددی در این اختلاف نظرات و دیدگاه ها نقش داشته است ولی یکی از مهم ترین دلایل، عبارت است از تفاوت اعتماد و اعتقاد مفسران به جایگاه منابع و علوم مستفاد در فهم قرآن. در این نوشتار به بررسی جایگاه منابع دین یعنی «عقل» و «نقل» و همچنین نقش «سایر علوم» و تأثیر هر کدام در استنباط مفسّر، از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی که از رهروان روش تفسیری «قرآن به قرآن» می باشند پرداخته شده است. سعی بر یافتن صراط مستقیم در لابلای نگاه های افراطی و تفریطی به منابع تفسیر، از اصول این دیدگاه می باشد که در آن قرآن به عنوان محور اصلی و میزان سایر منابع معرفی می گردد. با اینکه مجموع آیات قرآن، در فهم، نقش ویژه ای دارد و خود قرآن برای ارائه مقصود خود نیاز به هیچ منبع دیگری ندارد، لکن بهره گیری از عقل و همچنین روایات به شرط عدم مخالفت با آیات قرآن، در وصول به پیام دین ضروری تلقی شده است. تأکید ویژه بر رعایت جایگاه هر منبع و مکانیسم مورد نظر در وصول به پیام قرآن و اسلام جزو اساسی ترین مسائلی است که این دیدگاه مطرح می باشد.

تبلیغات