آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر الگودهی به روش دامنه ای بر یادگیری یک تکلیف زمان بندی متوالی بود. در این آزمایش 28 آزمودنی راست دست داوطلب (14 پسر، 14 دختر، 19 تا 20 سال)، از لحاظ نوع الگودهی به دو گروه دامنه ای و جفت شده تقسیم شدند. تکلیف آزمودنیها حرکت در مسیر از قبل مشخص شده با فشردن کلیدهای 2، 6، 8 و 4 یک دستگاه زمان بندی متوالی و حفظ زمان بندی مطلق معین بود. افراد گروه دامنه ای، هرگاه از دامنه معین خطای زمان بندی مطلق خارج میشدند، الگو دریافت میکردند، درحالیکه گروه دیگر با گروه دامنه ای جفت شده بود. آزمایش در 4 روز جداگانه انجام گرفت و شامل مراحل اکتساب، یادداری و انتقال بود. برای سنجش دقت عملکرد از خطای زمان بندی مطلق استفاده شد. براساس نتایج تحلیل عاملی واریانس مرحله اکتساب، هرچند کاهش معنی داری در خطای زمان بندی مطلق دو گروه الگودهی دامنه ای و جفت شده رخ داد، بین تغییرات ایجادشده در دو گروه طی این دوره تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتایج آزمون یادداری و انتقال نشان داد که خطای گروه الگودهی دامنه ای، کمتر از گروه جفت شده بود. مطابق پیش بینی نظریه نقطه چالش، نتایج نشان داد که الگودهی دامنه ای، تکنیکی مناسب برای تطبیق شرایط یادگیری با نیازهای یادگیرنده است. همچنین بر اساس نتایج این تحقیق، روش دامنه ای که پیش از این مزایای آن در حوزه برنامه های ارائه KR اثبات شده، به خوبی به حیطه یادگیری مشاهده ای تعمیم پذیر است.

تبلیغات