آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴

چکیده

فرمالیست های روسی ادبیات را نوعی کاربرد ویژة زبان تلقی می کردند که با انحراف از زبان عملی (practical language) و در هم ریختن آن محقق می شود. به همین سبب، با تأکید بر جایگاه خاص زبان در نقد آثار ادبی، بحث های تازه ای را در حوزه نقد مطرح کرده اند که الهام بخش بسیاری از منتقدان متأخر در نقد و تحلیل این گونه آثار شده است. «آشنایی زدایی» (defamilarization) مهم ترین مفهومی است که فرمالیست ها بر آن تأکید می کردند و «هنجارگریزی» (deviation) از کلیدی ترین بحث های آن است. برای هنجارگریزی نیز انواعی برشمرده اند که از جملة آن ها می توان به هنجارگریزی زمانی (باستان گرایی) اشاره کرد. در مقاله حاضر، با توجه به این رویکرد، سعی شده است ابعاد گوناگون باستان گرایی واژگانی شعرهای آزاد نیما یوشیج با تأکید بر نقش سنت در آن و همچنین دیدگاه نوگرایانه شاعر تحلیل شود و شواهد و نمونه هایی از این نوع کاربرد زبانی، با توجه به الزامات شاعر در پای بندی به سنت در برخی موارد و پایبندنبودن بدان در مواردی دیگر، عرضه شود.

تبلیغات