آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر انگیختگی با حضور مؤلفه های انگیزشی تماشاگر و موسیقی و مقایسه این مؤلفه ها بر اجرا و یادگیری مهارت مداوم دریبل بسکتبال بود. به این منظور 36 دختر سالم غیرورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سن 23 /2 ± 8 /21 سال، قد 19 /6 ± 4 /163 سانتی متر، وزن 13 /10 ± 5 /57 کیلوگرم، به صورت تصادفی به سه گروه تماشاگر (12 نفر)، موسیقی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین در مرحله اکتساب شامل دریبل از بین موانع بسکتبال هریسون به مدت 6 هفته تمرین بود که هر هفته سه جلسه و هر جلسه 30 ثانیه با حضور مؤلفه های انگیزشی در گروه های مجزا برگزار شد. امتیاز آزمون دریبل بسکتبال در هر جلسه ثبت و سپس پس آزمون گرفته شد و در نهایت بعد از دو هفته بی تمرینی آزمون یادداری در شرایط یکسان و پس از 24 ساعت آزمون انتقال مشابه شرایط واقعی مسابقه و با حضور تمام مؤلفه ها (موسیقی و تماشاگر) به عمل آمد. از شاخص ضربان قلب استراحت جهت همسانی سطح پایه انگیختگی در آزمودنی ها استفاده شد. نتایج با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک سویه، آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرنی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که در هر سه گروه یادگیری مهارت در مرحله اکتساب پیشرفته داشته است. همچنین تفاوت معنی داری در امتیاز مهارت دریبل بسکتبال بین سه گروه در مرحله اکتساب مشاهده شد (0001 /0 = P) که این تفاوت به نفع گروه کنترل بود، یعنی گروه های انگیزشی تماشاگر و موسیقی عملکرد ضعیف تری در پس آزمون مرحله اکتساب نشان دادند. اما در آزمون یادداری و انتقال، نتایج به سود گروه موسیقی و تماشاگر بود. به این صورت که در آزمودن یادداری گروه تماشاگر بیشترین امتیاز را کسب کرد و در آزمون انتقال دو گروه موسیقی و تماشاگر امتیاز بیشتر و معناداری از لحاظ آماری نسبت به گروه کنترل به دست آوردند (0001 /0 = P) .

تبلیغات