آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

ارسطو در کتاب ارغنون (Aristotle،1949:9،30a،15-19 ) به صراحت بیان می­کند که در یک قیاس حملی، اگر صغری مطلقه (عاری از جهت) و کبری ضروری باشد، نتیجه قیاس نیز ضروری است. این نظر ارسطو که در واقع تخطی از قاعده منطقی مشهور تئوفراستس(تبعیت نتیجه از اخس مقدمتین) محسوب می­شود، منشا منازعات و مشاجرات فراوانی در طول تاریخ منطق گردیده است. منطق­دانان و مورخان مشهور منطق در قرن بیستم همانند «نیکولاس رشر» و «بکر» بر این نظرند که این دیدگاه ارسطو تنها در صورتی قابل توجیه و قابل دفاع است (لااقل در شکل اول قیاس) که جهت ضرورت در کبری، جهت محمول تلقی شود که خود نوعی جهت شیء (modality de re) است. امروزه به خوبی می­دانیم که جهت محمول (عقدالحمل) پیوند و ارتباط استوار و تنگاتنگی با جهت فلسفی و متافیزیکی دارد بنابراین دیدگاه ارسطو دایر بر اعتبار چنین قیاساتی، تفسیر وجودی و فلسفی جهات را در دستگاه منطقی وی آشکار می­سازد. شیخ شهاب­الدین سهروردی (شیخ اشراق) در نظریه «ضرورت بتاته» با پایه قرار دادن همین جهت فلسفی و متافیزیکی، جهت ضرورت، امکان و امتناع را در بدو امر وصف محمول تلقی می­کند و در مرحله بعد جهت حمل (جهت نسبت) را تنها در جهت ضرورت منحصر می­داند. انحصار وصف ضرورت برای جهت حمل و نسبت (با شرط وجود جهتی در محمول) همان است که به آن «ضرورت بتاته» می­گویند. نظریه وی را در باب جهت امکان محمولی که مهم­ترین بخش این نظریه است به صورت زیر می­توان در منطق موجهات جدید صورت­بندی کرد. («x) (àAx É à Bx) º (»x) □ (àAx É à Bx) در مقاله حاضر پس از مروری بر سیر تاریخی بحث، ضمن تاکید بر نقش جهت محمول در محاسبات منطق ارسطویی- سینوی نشان داده می­شود که نظریه ضرورت بتاته سهروردی اولاً: به لحاظ نحوی در نظام QS5 قابل اثبات و ثانیاً: به لحاظ معنایی در مدل متناظر این نظام (مدل تعادلی-تجانسی جهان­های ممکن) قابل توجیه و تبیین است.

تبلیغات