آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۲

چکیده

هدف: این پژوهش درپی آن است که بداند گرایش مشاهده شده درکتابخانه­های ایران مبنی بر تمرکز متخصصان در خدمات فنی تا چه حد برآمده از گرایش درونی خود آنهاست. شناسائی این گرایش را پژوهش حاضر در قالب شناسائی خودپنداره حرفه­ای دانش­آموختگان کارشناسی کتابداری دنبال کرده است. روش گردآوری و تحلیل داده­ها: برای این تحقیق از روش گراندد تئوری (نظریه زمینه­ای) و برای گردآوری داده­ها از مصاحبه نیمه­ساختار­یافته و برای تحلیل داده­ها از روش مقایسه مداوم در رویکرد نظریه زمینه­ای استراوس و کوربین طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. مصاحبه­شوندگان20 نفر دانشجوی کارشناسی درآستانه فارغ­التحصیل شدن (پایان ترم آخر) بوده­اند. یافته­ها: خودپنداره حرفه­ای دانش­آموختگان کارشناسی کتابداری دارای سه بُعد احساسات فردی، منزلت اجتماعی و تصور از حرفه است. دانش­آموختگان شرکت­کننده در مطالعه درحین تحصیل به رشته خود علاقه­مند می­شده­اند و دید مثبت­تری نسبت به زمان آغاز دانشجوئی به آن پیدا کرده­اند. آنها از ناشناخته بودن حرفه در جامعه و فقدان جایگاه اجتماعی آن گلایه دارند. پندار ایشان از حرفه متشکل از پندارشان از کتابداری و پندارشان از خودشان به­عنوان کتابدار است. آنها رشته­شان را خدمت­مدار می­دانند اما تخصص­های مختلفی برای خدمت در خود می­بیینند عده­ای تخصص خود را خدمات فنی می­دانند و آن رامهم­تر تلقی می­کنند، و برخی خدمات عمومی و مستقیم را مهم تلقی می­کنند. پژوهش و مدیریت دو بُعد دیگر از تخصص حرفه­ای است که آنها برای کتابداری بیان می­کنند. نتیجه­گیری:شرکت­کنندگان در پژوهش به کتابداری علاقه­مندند اما نگران جایگاه اجتماعی و ناشناخته بودن آن در جامعه هستند. آنها رشته خود را خدمت­مدار می­بینند اما گرایش بیشتری به اشتغال به خدمات فنی و اطلاع­رسانی تخصصی دارند.

تبلیغات