آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۹

چکیده

تلقی سنتی و کلاسیک از فهم و تفسیر متن بر آن است که معنای متن مستقل از قرائت و مقدم بر تفسیر خوانندگان، موجود است و به قصد و نیّت مؤلف وابسته است. نوپراگماتیسم یک مکتب فکری پست مدرن از زمره روی کردهای تفسیری «خواننده محور» و ذهنی گرا محسوب می شود که در تحلیل خود از فرایند قرائت متن، نقش محوری را به مفسر داده و سهم بسیار ناچیزی برای متن قائل است. مقاله ی حاضر ضمن تشریح مبانی نظری و فلسفی روی کرد نوپراگماتیسمی به تفسیر متن (که در آثار ریچارد رورتی و استانلی فیش متبلور است) و نقد و ارزیابی آن، وجوه ضعف و نارسایی آن را خاطرنشان می کند.

تبلیغات