آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

موضوع این نوشتار معرفتشناسی فازی و دلالتهای روششناختی آن در علم اجتماعی است. مدعای این مقاله آن است که روایت دو ارزشی صدق و کذب زیربنای معرفت شناسی علم اجتماعی را می سازد، اما این نوع روایت از حقیقت علمی با واقعیت های علمی ناسازگار است؛ علم حقیقی فازی دارد. برمبنای الزامات مسئله این نوشتار که از نوع معرفت شناختی است، برای اثبات مدعای مقاله شواهد معرفت شناشانه اقامه و این شواهد را از دو دستگاه معرفتی نسبیت گرایی و عقلانیت انتقادی عرضه کرده ایم. پس از استدلال عقلانی نقادانه در باب این دو افق معرفتی، دستگاه معرفتی فازی فرموله شده است که درآن معرفت شناسی، هستی شناسی و روش شناسی فازی به بحث گذاشته شده است. در ادامه مقاله، روش فازی مطرح و در این قسمت، درباب عملیاتی سازی تابع عضویت فازی و استدلال تجربی فازی با ذکر مثالی از دموکراسی بحث شده است. در پایان، استدلال شده است که در دستگاه معرفتی فازی تجربه هم مقام داوری و هم مقام تولیدی دارد. تجربه درمقام داوری ناظر بر درجه ابطال پذیری و در مقام تولید ناظر بر ساختن گزاره های معرفتی فازی است که دامنه آن می تواند از گزاره های تاریخی خاص تا گزاره های تئوریک عام درجه پذیرباشد.

تبلیغات